امیر مهدی امیر مهدی، تا این لحظه: 13 سال و 3 ماه و 3 روز سن داره
ساریهساریه، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 12 روز سن داره

فرشته خانم و آقای فرشته

بانوی کرامت

1392/9/4 22:23
119 بازدید
اشتراک گذاری

بانوی کرامت

هفته ی پیش دوبار رفتم بهشت

آری بهشتی ترین نقطه ای که من روی زمین سراغ دارم

جمعه و بعد هم پنج شنبه رفتم حرم حضرت معصومه س

احتمال می دادم که پنجشنبه یه سر برم قم ولی فردای عاشورا چنان دلم برای حرم زیبای بانوی کرامت پر کشید که طاقتم تموم شد و وقتی بابایی گفت بیا بریم خزید و من تو ماشین منتظرتم وقتی نشستم تو ماشین گفتم می شه به جای خرید بریم قم ؟

بابایی هم که همیشه برای قم رفتن پایه است  راه افتاد .

جات خالی بود آخرین باری که رفته بودیم حرم پیش خودم فکر می کردم دفعه ی بعد دیگه باتو می ریم ولی دوبار تو یه هفته بدون تو رفتم . شاید قراره دوری ما و تو یه کم دیگه طول بکشه و خانوم می خواسته صبرمون  زیاد تر بشه .

نمی دونی حرم چقدر قشنگ بود .

من عاشق زیارت تو بارونم . جمعه ی پیش هوا یه کم ابری بود و یکی دو قطره بیشتر نبارید .اما پنج شنبه بارون تندی می بارید .

رفتم تو صحن مسجد  رو به حرم ایستادم نزدیک یک ساعت بدون چتر زیر بارون رحمت خدا با خانوم حرف زدم .

می دونی مامان های زیادی هستند که مثل من منتظر ن تا فرشتشون توی دامنشون بشینه و از اونجایی که مدل انتظارشون یه کم با مامانایی که فرشته شون میاد تو دلشون فرق داره ، دوران انتظارشون مثل ما خیلی بیشتر از 9 ماه طول می کشه . همون 9 ماه انتظار خیلی برای یه مامان طولانیه چه برسه به وقتی که انتظار بشه دو سه سال .

بعد هم ه ربار که سراغ نی نی ات رو می گیری بگن ان شاء ا... امروز فردا

زیر بارون دعای آدم ها مستجاب می شه برای همین تا نم بارون می زنه دعای فرج می خونم یادت باشه تو هم زیر بارون اولین دعایی که می خونی دعای فرج آقامون باشه و دعا برای سلامتی ایشون .

اما بعد دعای فرج کلی با خونم حرف زدم از مامان یاسین گفتم . از خاله سارا و یه عالمه خاله های دیگه که انتظارشون شبیه منه و فرشته هاشون مثل تو تو یه راه سخت و طولانی .

همه ی فرشته های مثل تو رو به خانوم سپردم .

جات واقعا خالی بود . من و بابایی 11 سال پیش نذر کردیم وقتی فرشته مون اومد اول اون رو ببریم زیارت حرم حضرت عبد العظیم ع قبل از اینکه بخواد پاش رو تو خونمون بذاره .

بعد هم تو اولین فرصت قراره بریم  قم حرم خانوم .

عید می خواستیم با بایی بریم کربلا ولی به خاطر تو نرفتیم گفتیم بذار سه تایی با هم بریم .

خلاصه زودتر بیا که کلی نقشه ی خوب برات داریم .

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

یاسین
5 آذر 92 9:09
قربون قلب پاک مامان فرشته الهی که همه دعاها و ارزوهای قشنگت اجابت بشه خیلی دلم تنگ زیارته خیلی وقتا با خودم میگم دیگه زیارت نمیرم تا وقتی یاسین بیاد با هم بریم دیگه فلان و فلان و فلان جاها نمیرم تا وقتی گل پسری بیاد اما چه کنم دلم تنگه و صبرم تموم راهی جز انتظار نیست الهی که اخرش ختم به خیر باشه انشالله فرشته خانوم زودتر بیاد امید داشته باش حتما روزهای قشنگی در پیش هست
مامان فرشته ها
پاسخ
ممنون همچنین برای شما
خاله سارا
6 آذر 92 12:53
ما به دعاهای همدیگه محتاجیم، ممنون که به یادمون بودی
مامان فرشته ها
پاسخ
خواهش می کنم اگه ما برای هم دعا نکنیم کی دعا کنه ؟
ریحانه ترجانی
8 آذر 92 13:56
سلام خدا حفظش کنه این عسلک رو چه کار خوبی میکنید این لحظات قشنگ رو ثیت مینید. حتما بزرک شه از دیدن و خوندنش لذت میبره. حتما برای آینده این عسل شیرین برنامه ریزی هایی کردید. من هم یه پیشنهاد دیگه هم دارم.بیمه تامین آتیه..که وقتی به سن جوونی رسید یه سرمایه ایی آماده داشته باشه..اگر دوست داشتید اطلاعات بیشتر داشته باشید از طریق ایمیل یا تلفن با من تماس بگیرین. خوشحال میشم اطلاعاتمو بتونم منتقل کنم تا یه تصمیم خوبی برای اینده این کوچولو بگیرید 09123351180. 66927015 ریحانه ترجانی
مامان سید
9 آذر 92 14:24
مامان فرشته ی نازنین سلام به وبلاگتون سر زدم و از ته دل برایتون دعا کردم . ان شاء الله آن چه خیر و صلاح زندگیتون هست خدای مهربون نصیبتون کنه. امین یا رب العالمین
مامان فرشته ها
پاسخ
خیلی ممنون که به خانه ی فرشته ام سر زدید بازم مزاحمتون می شم .